ایدهی آغاز یک کسبوکار، تنها زمانی نتیجهبخش است که با تواناییها و شرایطتان هماهنگ باشد؛ لذا اقداماتی مثل خرید ایدههای تجاری، غیرحرفهای و بیفایده هستند. اگر ایدهای از هر لحاظ قابل اجرا، سودآور و بیخطر باشد، چرا باید آن را در ازای مبلغی ناچیز به شما واگذار کنند؟ حتی اگر به فرض محال، چنین ایدهای وجود داشته باشد، بعید است شرایط و امکانات اجرای آن را داشته باشید. به این علت، امیدوارم در مکالماتمان انتظار پیشنهاد طرحها و ایدههای آماده نداشته باشید. ایدهپردازی باید توسط خودتان انجام شود و حضور امثال من، تنها به جهتدهی بهتر آن کمک میکند.
برای ایدهپردازی تکنیکهای متنوع زیادی وجود دارد که در ویکیتولید به مهمترین آنها اشاره کردهایم. اگر استفاده از این تکنیکها را مفید میدانید، میتوانم به اجرای بهترشان کمک کنم. اما از آن جایی که بسیاری از دوستان، آمادگی لازم را ندارند، معمولا خودم رویهی ایدهپردازی را مدیریت میکنم تا سریعتر به نتیجه برسیم.
در این حالت، رویهی کارمان این است که ابتدا، محصولات و خدمات رایج را بر اساس شرایط و علایقتان فیلتر میکنم. سپس الگوهای رایج در این حوزهها را با کمک هم غربالگری میکنیم تا به چند مدل اولیه برسیم. هر یک از این مدلها، اجزایی دارند که با تغییرشان، ایدههای اولیه شکل میگیرند. این ایدهها خلاقانه نیستند و شبیه آنها قبلا توسط دیگران انجام شده است. با این حال، اولا برای راهاندازی کسبوکار الزاما نیازی به ایدههای خلاقانه نیست و دوما اگر بخواهید، روی آنها کار میکنیم تا به ایدههای خلاقانه تبدیل شوند.
برای ارزیابی ایدهها، رویهی کارمان دقیقتر از مرحلهی قبل است. در این خصوص، اولا باید در مورد محصول یا خدمت مورد نظرتان و دوما در مورد نحوهی ارائهشان در کسبوکار به جمعبندی رسیده باشید. از این رو در قدم اول، تکلیف این دو موضوع را روشن میکنیم تا امکان ارزیابی اولیه ایدهتان را داشته باشیم.
در قدم دوم، به شما کمک میکنم تا ایدهی اولیهتان را از نظر معیارهای کلیدی فنی، بازاریابی و اقتصادی بررسی کنید. این بررسی موشکافانه و دقیق نیست؛ اما ایرادات اساسی ایده را آشکار میکند. اجرایی نبودن خیلی از ایدهها، در ارزیابیهای اولیه مشخص میشود و نیازی به ارزیابی دقیق و گرانقیمت ندارد.
در قدم سوم، اگر ایده و طرح شما از حیث معیارهای کلیدی قابل دفاع باشد، نوبت به ارزیابیهای دقیقتر میرسد. مثلا از لحاظ فنی، باید فرایند تولید محصولات، نوع ماشینآلات، تعداد کارگران و لیاوت تقریبی کارگاه تعیین شود یا از لحاظ بازاریابی، باید میزان تقاضای محصولات در بازارها و مقاطع زمانی مختلف پیشبینی شود. همچنین باید بدانید که اجرای طرح به چه میزان سرمایه نیاز دارد و این سرمایه چگونه در برهههای زمانی مختلف، تامین میشود. خروجی این مرحله، یک طرح توجیهی است که توجیهپذیر بودن یا نبودن ایدهی اولیهی شما را نشان میدهد.
از آن جایی که اجرای مرحلهی سوم به جمعآوری و پردازش اطلاعات نیاز دارد (مثل جمعآوری اطلاعات بازاریابی، تخمین تقاضا و استعلام قیمت ماشینآلات) و زمانبر است، امکان مشارکت مستقیم در آن را ندارم. اما در مراحل اول و دوم، به شما کمک میکنم تا اشکالات اساسی ایدهتان را شناسایی کنید.
بسیاری گمان میکنند که طراحی محصول به معنای ترسیم یک مدل سهبعدی در کامپیوتر و ساخت نمونهی واقعی آن در کارگاه است. اما این رویه در بهترین حالت، برای نمونهسازی یا ساخت قطعات و ابزارهای موردی است. مثلا اگر بخواهیم برای کارگاه خودمان، یک میز کار یا قالب تهیه کنیم، مدل آن را متناسب با خواستههایمان ترسیم میکنیم و مستندات آن را به سازنده میدهیم تا میز یا قالب مورد نظر ساخته شود.
«محصول» چیزی است که در بازار به مشتری عرضه میشود و به همین علت، ضروریات و ملاحظاتی بیشتری دارد. مثلا یک محصول، باید متناسب با خواستههای مشتریان طراحی شود، بیش از حد گران نباشد، قابلیت تولید در ظرفیت مورد نظر را داشته باشد، ضوابط استاندارد اجباری را داشته باشد و بتواند با محصولات مشابه رقابت کند.
طراحی محصول، متناسب با نوع محصول، ممکن است ساده یا بسیار پیچیده باشد. در پیچیدهترین حالت، فرایند طراحی را میتوانیم مشتمل بر برنامهریزی، طراحی مفهومی، طراحی تفصیلی و طراحی بدانیم. در این خصوص، باید به نکات زیر توجه کنید:
اولاً در بیشتر موارد، انجام تمامی این مراحل ضروری نیست. مثلا تولید یک محصول استاندارد (مثل پیچ یا فنر) نیازی به طراحی مفهومی ندارد.
دوماً انجام این مراحل به تخصصهای متفاوتی نیاز دارد. در پروژههای پیچیده، باید بخش زیادی از کارها را برونسپاری کنید (مثل تحقیقات بازار و پیشبینی ظرفیت) یا گروهی از متخصصان را در قالب «گروه طراحی» به کار بگیرید.
سوماً فرایند طراحی محصول، کاملا مبتنی بر آزمون و خطا است و معمولا در تلاشهای اول به نتیجه نمیرسد. چه بسا، بسیاری از اشکالات محصول بعد از عرضه در بازار شناسایی میشوند و بدین ترتیب، فرایند طراحی ادامه پیدا میکند. از این رو اگر طراحی را تمام و کمال به دیگران میسپارید، باید اطمینان حاصل کنید که بعد از تحویل پروژه به همراهیشان ادامه میدهند و پروژه را نیمهکاره رها نمیکنند. (حال آن که معمولا این اتفاق نمیافتد)
با توجه به وقتگیر بودن پروژههای طراحی، امکان همکاری مستقیم در آنها را ندارم و صرفا میتوانم به جهتدهی کلی پروژه یا پاسخگویی به سوالات و چالشهایتان کمک کنم. البته طراحی محصولات شیمیایی و بیولوژیک (مثل دارو، کود، سیمان، شوینده) و به صورت کلی خروجیهای مربوط به مراکز فراوری (Plants) در حوزهی تخصصی من نیست. به جز این مورد، اگر محصولتان ناشی از فرایندهای فیزیکی است (مثل میز، موبایل، خودرو، اسباببازی، بلبرینگ و سایر موارد)، تا حد امکان با شما همراهی خواهم کرد.
مجوز به معنای اجازه داشتن است. اصولا برای انجام بسیاری از فعالیتها، یک یا چند متولی صدور مجوز وجود دارد که باید از آنها اجازه بگیریم. مثلا فعالیتهای کشاورزی معمولا در حیطهی کار وزارت جهاد کشاورزی و نهادهای زیرمجموعه آن هستند، یا در فعالیتهای صنفی (مثل مشاورهی املاک) باید از اتحادیهی ذیربط پروانهی کسب بگیریم.
بعضی فعالان اقتصادی، ترجیح میدهند که بدون مجوز کار کنند. این تصمیم، محدودیتهایی به همراه دارد، اما متناسب با نوع کار، گاهی این محدودیتها قابل توجه نیست و گاهی هم ممکن است تبعات زیادی داشته باشد. بنابراین سوال اول این است که دقیقا چه زمانی باید برای اخذ مجوز اقدام کنیم و این کار تا چه اندازهای منافعمان را تامین یا تهدید میکند؟
در اکثر فعالیتها، «اخذ مجوز» انتخاب مطمئنتری است و به توسعهی بیشتر و سادهتر کسبوکار کمک میکند. برای مجوز گرفتن، باید بدانیم که اولا فعالیتهای مورد نظرمان به چه مجوزهایی نیاز دارد، دوما هر یک از این مجوزها توسط کدام نهاد صادر میشود، و سوما برای اخذ مجوزها چه رویه و الزاماتی وجود دارد.
اگر فعالیت مورد نظرتان در حوزهی تولید است، میتوانیم در مورد سوالات بالا گفتوگو کنیم و به پاسخ مناسب برسیم. البته سوالاتی که اشاره کردم به عنوان مصداق بودند و واضح است که هیچ محدودیتی در مورد نوع سوالات یا ابهاماتتان ندارید. ضمنا لازم است تاکید کنم که همراهی من در بحث مجوزها، جنبهی مشاورهای دارد و انجام امور اداری (به عنوان وکیل یا نماینده) در قلمرو فعالیتهای من نیست.
بحث هماهنگی مکان فعالیتهای صنعتی با ضوابط حقوقی، از آن موضوعاتی نیست که بخواهیم نادیده بگیریم. از یک طرف، هزینههای خرید و آمادهسازی زمین و سوله در ایران سنگین است و از طرف دیگر، امکان اخذ مجوز برای اماکن غیرمجاز وجود ندارد. همچنین شناسایی این موارد توسط ضابطان و بازرسان، ممکن است باعث توقف کسبوکار یا حتی الزام به جبران خسارت شود. بنابراین توصیهی اکید به متقاضیان این است که قبل از تهیهی زمین و سوله، ضوابط استقرار را بررسی کنند تا از مشکلات احتمالی در امان بمانند.
به صورت کلی، منابع قانونی در مورد مکان استقرار صنایع به سه گروه مقررات شهرداریها، ضوابط زیست محیطی و مصوبات استقرار در شعاع شهرها تقسیم میشوند. همچنین مصوبات دیگری در مورد شرکتهای دانشبنیان، مراکز رشد، نواحی صنعتی روستایی و شهرکهای صنعتی وجود دارد که حسب نوع کار، باید مورد توجه قرار بگیرند. در مورد کلیهی این محدودیتها، آمادهی پاسخگویی به سوالاتتان هستم.
ثبت شرکت اصولا برای اخذ مجوزهای تولید ضروری نیست، اما برای دریافت بعضی مجوزهای خاص، شراکت با دیگران یا برخورداری از تسهیلات ممکن است به آن نیاز داشته باشید. اگر در مورد ثبت شرکت تردید یا سوالی دارید، به شما کمک میکنم تا ملزومات آن را بدانید و جوانب کار را بسنجید. با این حال، به دلیل محدودیت زمانی، امکان دخالت مستقیم در فرایند ثبت شرکت (به صورت وکالتی) را ندارم و چنین خدماتی را باید از موسسات ثبت شرکت مطالبه کنید.
با توجه به این که موسسات ثبت شرکت، مشاورههای رایگان زیادی ارائه میدهند و پاسخگوی سوالات متقاضیان هستند، شاید ورودم به این حوزه غیرضروری به نظر برسد. اما بنا به دلایل زیر، موضوع ثبت شرکت را هم به این فهرست اضافه کردم:
۱. این موسسات زمانی به سود میرسند که برای ثبت شرکت متقاعد شوید و از خدماتشان استفاده کنید. از طرفی، ثبت بعضی شرکتهای خاص (مثل مسئولیت محدود) برای آنها آسانتر است و شاید شما را به انتخاب انها ترغیب کنند. در نتیجه برای اطمینان از صحت اطلاعات، گاهی بهتر است از افرادی راهنمایی بگیرید که تصمیمتان تاثیری در منافعشان ندارد.
۲. ثبت شرکت در وضعیت مالیاتی و فهرست تکالیف قانونی (مثل تهیهی دفاتر تجارتی) موثر است و معمولا در مشاورهی رایگان به این موضوعات اشارهای نمیشود. اکثر متقاضیان به کلی از این موضوعات اطلاعی ندارند و طبیعی است که مشاوران نیازی به نگران کردن آنها احساس نمیکنند. حال آن که برای تضمین آیندهی کسبوکار، صحبت از این مسائل کاملت ضروری است و به تصمیمگیری بهتر کمک میکند.
البته مقررات حاکم بر شرکتهای تجارتی پیچیده نیست و توصیه میکنم شخصا مقررات آن را از قانون تجارت مطالعه کنید. بعد از ثبت شرکت، بخش زیادی از اقدامات شما (مثل نحوهی تقسیم سود و زیان، یا تغییر سهمالشرکه یا سهام) باید مطابق مفاد قانون تجارت انجام شود و منطقی نیست که برای هر اقدام سادهای به موسسات و مشاوران حقوقی وابسته باشید.
معمولاً رابطهی کارفرما با کارکنان مشمول قانون کار است و به همین علت موضوعاتی مثل حداقل دستمزد، ساعات کار، مبالغ اضافهکاری، عیدی، سنوات، حق بیمه، عقد قرارداد، یا نحوهی خاتمهی همکاری باید مطابق مفاد این قانون انجام شود. در قراردادهای کار، هر توافقی قابل قبول نیست و باید حداقلهای قانون کار در موردشان رعایت شود تا از لحاظ حقوقی معتبر و قابل استناد باشند.
توجه به ضوابط قانون کار از سه حیث برای کارفرمایان مهم است. اولا موضوعاتی مثل ساعات کار و پرداختیها، باید در تخمین هزینههای کسبوکار مورد ارزیابی قرار بگیرند. دوما رعایت نکردن حقوق کارگران، آنها را راهی مراجع دادرسی میکند. سوما عقد قراردادهای غیر اصولی، باعث میشود که بعدا در مدیریت منابع انسانی با محدودیت روبهرو شوند (مثلا امکان تعدیل نیروی مازاد یا نگهداری از نیروهای کلیدی را نداشته باشند). از طرفی، کارگران نیز به دلیل ضعف آگاهی از مقررات قانون کار، در معرض سواستفادهی کارفرمایان هستند. مثلا گاهی آنها را به دلایل غیرموجه (مثل تعدیل نیروی غیرمجاز) از کار بر کنار میکنند یا با وجود ادامهدار بودن قرارداد، آنها را به اقاله (فسخ دوجانبه) یا فسخ ضمنی قرارداد قبلی (با اقداماتی مثل عقد قرارداد کوتاه مدت جدید) سوق میدهند.
در هر حال، اگر کارفرما یا کارگر هستید، میتوانید سوالات یا مسائل خود را با من مطرح کنید. به صورت کلی مکالمهی ما میتواند در محور موضوعات زیر باشد:
۱. آشنایی با ضوابط مهم قانون کار
۲. تنظیم و عقد قراردادهای کار
۳. رویهی پیگیری مطالبات در مراجع رسیدگی
۴. بررسی پروندهی شما در بحث قانون کار و ارائهی راهکار
۵. راهنمایی در خصوص تنظیم درخواست یا لایحه
لازم به ذکر است که بنا به فشردگی کارها، امکان حضور در مراجع رسیدگی به عنوان نماینده یا تنظیم ادله، مستندات و لوایح شما بزرگواران را ندارم. اما پاسخگوی سوالات هستم و حسب مورد، راهکارهای موجود را در اختیارتان قرار میدهم.
بسیاری از دغدغهها و مسائل فعالان حوزهی کسبوکار در مورد حقوق مالکیت فکری است و با این حال اکثرا با عنوان «مالکیت فکری» بیگانه هستند. در ویکیتولید، مقالات زیادی در مورد مالکیت فکری نوشتهام که میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر به آنها مراجعه کنید. اما در این راهنما، برای تجسم بهتر این حوزه به چند سوال ساده بسنده میکنم.
– آیا میتوانید از ایدهی کسبوکار، طرح محصولات، اشکال گرافیکی، نوشتههای مندرج در تبلیغات و کاتالوگها، دانش فنی یا علائم تجاریتان محافظت کنید؟
– آیا میتوانید از ایدهها و طرحهای دیگران استفاده کنید یا از آنها الگو بگیرید؟ الگوبرداری از دیگران تا چه اندازه مجاز است و چگونه میتوانید از عدم تشابه کارتان با دیگران اطمینان حاصل کنید؟
– آیا روشی وجود دارد که بتوانید جلوی بهرهبرداری شخصی کارکنان از اطلاعات سازمان، یا سو استفادهی تامینکنندگان از طرحها و مستنداتتان را بگیرید؟
– ثبت اختراع و علامت تجاری و طرحهای صنعتی و امثالهم چه فایدهای برای کسبوکارتان دارد؟
– چه تفاوتهایی میان اختراعات با طرحهای صنعتی، یا علامت تجاری و علائم دیگر (مثل نشانههای جغرافیایی یا تصاویری که در سایت یا کاتالوگتان درج میشود) وجود دارد؟
اگر دغدغه یا مسالهای از جنس سوالات بالا دارید، یا به دنبال راهکاری برای کسب درآمد از دارایی فکریتان (مثل یک طرح، یک اختراع یا نوع خاصی از اطلاعات) هستید، یا در مورد قراردادهایی مثل انتقال دانش، لایسنسینگ و فرانچایزینگ با ابهام روبهرو شدهاید، تمام این موضوعات در قلمرو مالکیت فکری هستند و میتوانیم در موردشان صحبت کنیم.
لازم به ذکر است که در این حوزه هم مانند سایر موارد این فهرست، امکان قبول وکالت از سوی شما (مثلا برای پیگیری ثبت یا بهرهبرداری از یک اختراع)، تهیهی پتنت و مستندات فنی، تنظیم قراردادهای انتقال مالکیت، یا ارزشگذاری منابع فکری سازمانتان را ندارم و همراهیام به ارائهی راهنمایی و حسب مورد، ارائهی راهکار خلاصه میشود.
اصولا طراحی فرایند تولید یک قطعه، یا طراحی و ساخت ابزارهای تولید (مثل قالبها، استندها، شابلونها، فیکسچرها، تجهیزات حملونقل و امثالهم) نیازمند تبادل اسناد و بررسی قطعات مرتبط، بازدید از تسهیلات تولید، مذاکره با کارفرما و گفتوگو با اپراتورها، اندازهگیری پارامترهای مهم و توافق در مورد خروجیها است. از این رو در عموم موارد، مشاورههای تلفنی و حتی حضوری، بستر مناسبی برای این موضوعات به حساب نمیآیند.
با این حال، اگر میخواهید قطعهای بسازید (اعم از این که سازنده خودتان هستید یا دیگران) و ذهنیتی در مورد فرایند تولید یا ابزارهای مورد نیاز ندارید، میتوانم با کمی سوال و جواب و مشاهدهی مستندات مورد نیاز (مثل تصاویر قطعه یا نقشههای دوبعدی)، اطلاعات مورد نیاز را در اختیارتان قرار دهم. در این حالت، چون به جزئیات زیادی نیاز نداریم و اجرای کار به عهدهی من نیست، ارتباطمان در قالب جلسات مشاوره توجیهپذیر است. ضمن این که اگر طراح یا سازندهی مناسبی را سراغ نداشته باشید، میتوانم افراد متخصص را به شما معرفی کنم تا از خدماتشان استفاده کنید.
توسعهی بعضی کسبوکارها، شبیه فتح قلههای مرتفع است که علاوه بر کفش، عصا، طناب و سایر امکانات تخصصی به انگیزهی قوی و مدیریت شرایط دشوار نیاز دارد. در شرایط بحرانی، قوی ماندن و اتخاذ تصمیمهای منطقی دشوار است. از این رو، فعالیتهایی مثل صعود را به شکل گروهی انجام میدهند تا افراد در مشکلاتشان تنها نمانند و بر اقدامات و تصمیمهای همدیگر نظارت داشته باشند.
در مسیر توسعهی کسبوکار، حضور کارشناسان و مشاوران مفید است، اما کمکی به رفع تنهایی نمیکند. همهی ما نیاز داریم که یک ناظر بیرونی از نگرانیها و دغدغهها و شرایط کاریمان مطلع باشد تا در شرایط بحران، ما را از انحراف در امان نگه دارد و به پیدا کردن راهکار مناسب کمک کند. کسی که در بیرون گود ایستاده است، جزئیاتی را میبیند که از داخل نمیبینیم و در بسیاری از موارد، همین جزئیات کلید حل مساله هستند.
از آن جایی که طی سالیان اخیر، در جریان مسائل و کارهای بسیاری از کاربران ویکیتولید قرار گرفتهام و گفتوگوهای سازندهای داشتهایم، تصمیم گرفتم که همان رویه را در این وبسایت تکرار کنم. در حقیقت، یکی از موضوعات مکالمات ما این است که در مورد نگرانیها و شرایط کاریتان صحبت کنیم و از مباحث تخصصی و رویههای رسمی فاصله بگیریم. در این حالت، هر زمان که نکته یا چالش جدیدی به ذهنتان رسید، میتوانیم به مکالماتمان ادامه دهیم و خوشبختانه حافظهی خوبی در یادآوری حرفهای گذشتهمان دارم.